مشکل اصلی توافق متوجه ایران نیست، بلکه آمریکا نمی تواند میان تمکین به زیاده خواهی های رژیم صهیونیستی و خواست جامعه جهانی برای حل دیپلماتیک موضوع هسته ای یکی را انتخاب کند
گروه بین الملل - سخنان جان کري با این مضمون که اگر ايران آماده تصميم گيري هاي لازم براي پيشبرد مذاکرات نباشد آمريکا حاضر است که مذاکرات را ترک کند، بیانگر ناکامی آمریکا در تحمیل خواسته های خود به ایران در جریان مذاکرات است.
به گزارش سپیدار خبر، این اظهارات وزیر خارجه آمریکا در شرایطی مطرح شده که مسئولین مختلف رژیم صهیونیستی نسبت به انجام توافق بین ایران و غرب در حال واکنش شدید و مستمر هستند و دائم هشدار می دهند که نباید با ایران توافق کنید!
این نوع سخنان آمریکایی ها و ارتباط آن با واکنش اسرائیل و پیگیری برنامه ایران هراسی، نشان می دهد که در صورت شکست مذاکرات، مسوولیت این شکست مذاکرات متوجه آمریکا است و ثابت می کند که آمریکا نه تنها پایبند به حل مسائل بین المللی از طریق مذاکره نیست بلکه روش های زور مدارانه و قلدری و دخالت در امور کشورها و اعمال خشونت را راهکار همراهی کشورها با خود می داند.
از آن جا که اسرائیل دائم در حال خط و نشان کشیدن و تهدید کردن کشورهای مختلف منطقه است و آمریکا خود را متعهد به تضمین امنیت اسرائیل می داند، لذا ناگفته پیداست که آمریکا در مذاکرات به دنبال اعمال زور و فشار است و از روش های مختلف تحریم، جریان سازی خبری و اعمال فشار بر کشورها برای اجرای خواسته خود استفاده می کند و منافع کشورهایی مانند اسرائیل و دوستان و همپیمان های آمریکا اهمیت دارد وحقوق کشورها و ملت های جهان برای آمریکا اهمیت ندارد.
اعمال فشار و پیش دستی وزیر خارجه آمریکا، نشان می دهد که با این سخنان، به دنبال آن است که ایران از مواضع خود عقب نشینی کند و حقوق خود را کنار بگذارد.
از سوی دیگر، در حالی که اختلافات گسترده آمریکا و رژیم صهیونیستی مورد اعتراض دیگر کشورها نیز قرار گرفته است اما نشان می دهد که موضوع هسته ای ایران به دلایل سیاسی و غیر فنی بر خلاف ادعاهای گذشته با مخالفت آمریکا و اسرائیل همراه است و افراطیون اسرائیل و آمریکا به دنبال عدم توافق با ایران هستند و در عین حال دولت آمریکا نیز برای جلب رضایت اسرائیل و کنگره و جمهوری خواهان و افراطی های دموکرات و جمهوری خواه در کنگره، به دنبال اعمال فشار و پیش دستی در مذاکرات با ایران است تا مسوولیت شکست مذاکرات را متوجه ایران کند اما کشورهای جهان نسبت به این دیدگاه و رفتار اسرائیل و آمریکا اعتراض دارند.
این مسئله نشان می دهد مشکل اصلی توافق متوجه ایران نیست، بلکه آمریکا نمی تواند میان تمکین به زیاده خواهی های رژیم صهیونیستی و خواست جامعه جهانی برای حل دیپلماتیک موضوع هسته ای یکی را انتخاب کند.
مسوولیت شکست احتمالی مذاکرات متوجه آمریکاست
در صورت عدم حصول نتیجه و شکست احتمالی مذاکرات مسوولیت کامل آن متوجه آمریکایی ها و برخی کشورهای منطقه است.
همه مسوولین کشور تلاش کردند مذاکرات به نتیجه برسد اما اگر این مذاکرات به نتیجه نرسد نشان می دهد آمریکایی ها اراده ای برای انجام توافق ندارند و زیاده خواهیهای آنها علت شکست بوده است.
همه نیروهای انقلاب و نظام با مذاکرات همراهی کردند، حتی نیروهای منتقد وارد چالش و نقد جدی نشدند و تعبیر رهبر معظم انقلاب درباره مذاکره کنندگان «بچه های انقلاب» بود.
چنین توافقی باعث بهبود شرایط کشور در بلند مدت خواهد شد، اما نباید توقع تحول فوری را از نتایج مذاکرات داشت، بهبود شرایط کشور نیاز به تحول اساسی دارد. این تحول باید در برنامه ششم توسعه دیده شود.
دولت زحمات زیادی کشیده است و آقای ظریف هوشمندی و مهارت خوبی در مذاکرات از خود نشان دادند و ظرفیت خوبی را به نمایش گذاشتند، در مجموع عملکرد آقای روحانی تا این سطح از مذاکرات خوب بوده است و ان شا الله از این پس هم با رهنمودهای رهبری پرونده را معقولانه مدیریت می کنند و عملکرد قابل قبول فعلی را ادامه بدهند.
نتایج مذاکرات هر چه باشد با پشتیبانی رهبر معظم انقلاب و هماهنگی همه نیروهای انقلاب صورت گرفته است.
در صورتی که آمریکا دست از زیادی خواهی و خوی استکباری خود برندارد، مذاکرات با شکست مواجه خواهد و تقصیر این شکست متوجه این کشور خواهد بود.
اگر ایالت متحده آمریکا از خوی استکباری و زیاده خواهی خود فاصله بگیرد و اجازه دهد قوانین جهانی حاکم باشد، مذاکرات به نتیجه خواهد رسید در غیر این صورت مذاکرات شکست خواهد خورد.
آمریکا وکیل مدافع اسرائیل نیست
توماس فریدمن نویسنده و متفکر آمریکایی در نیویورک تایمز نوشت: آمریکا در مذاکرات, وکیل مدافع استخدام شده اسرائیل و اعراب سنی مذهب حاشیه خلیج (فارس) نیست که کلام آخر مذاکرات از دهان این کشورها بیان شودˈ. آمریکا منافع خود را دارد. این منافع فقط در محدود شدن توانمندی ایران در ساخت سلاح اتمی خلاصه نمی شود بلکه در خاتمه دادن به جنگ سرد 34 ساله میان ایران و آمریکا نهفته است.
این جنگ سرد ضربه سختی بر منافع ملی آمریکا و هم بر منافع اسرائیل و دوستان عرب آمریکا وارد آورده است.
آمریکا نباید در مقابل تلاشهای اسرائیل و اعراب برای سد کردن راه معامله با ایران از ارزشهای منافع ملی خود غافل بماند. معامله با ایران فقط به نفع امریکا نیست بلکه منافع اسرائیل و اعراب را هم پوشش می دهد.
منافع امریکا امروز بی برو برگرد در معامله هسته ای با ایران نهفته است. این معامله راه را برای حل وفصل مجموعه ای از سایر موضوعات فیمابین واشنگتن و تهران هم باز خواهد کرد.
پاره ای از متحدان امریکا اصلاˈ قائل به سایر منافع توافق با ایران نیستند و تنها راهی که منافع آنها را تامین می کند را منزوی ساختن ایران به صورت یک کشور ضعیف در سطح بین الملل می دانند.
متحدان ما به ایران اعتماد ندارند و البته دلایلی هم بر این بی اعتمادی مرتبط است. همین بدبینی و فشارها از ناحیه اسرائیل، عربستان و امارات بود که سبب تشدید تحریمها علیه ایران شد.
اما فشار، پایان راه و تنها راه حل نیست. اگر اینگونه بود ایران باید تا به حال حاضر به چشم پوشی از قابلیتش برای ساخت سلاح هسته ای می شد.
در این منظر ˈکریم سجادپورˈ کارشناس مسائل ایران در موسسه وقفی ˈکارنگیˈ می گوید: ˈاین نظر بازیگران منطقه ای است که معتقدند دیپلماسی با ایران حاصل جمع صفر دارد و حاصلش ˈیا غالب شدن است یا مغلوب شدنˈ. اما نباید نظر امریکا هم همین باشدˈ.
برهان منطقی لازم برای اثبات این مدعا این است که اعتراف کنیم ایران نفوذ قابل توجهی بر روی چندین مورد از دغدغه های اصلی امنیتی امریکا دارد. سوریه، عراق، افغانستان، مناقشه اسرائیل - فلسطینیان، تروریسم، امنیت انرژی و اشاعه سلاحهای هسته ای مهمترین این مواردند.
تنش میان امریکا با ایران، موجب بدتر شدن اوضاع در همه این دغدغه ها بوده است.
آشتی با ایران می تواند به بهتر شدن اوضاع کمک قابل توجهی کند. ایران در شکست دادن طالبان در سال 2001 در افغانستان کمک حیاتی به امریکا داد و این بار هم این قابلیت را دارد که به امریکا کمک کند تا با تسلط کامل بر طالبان خاک افغانستان را ترک نماید.
در این موضوع ˈنادر موسوی زادهˈ تبعه ایرانی - آمریکایی و بنیانگذار مشترک گروه مشاوره ای ˈشرکای ماکروˈ و دستیار سابق ارشد ˈکوفی عنانˈ دبیرکل سابق سازمان ملل هم در این منظر قائل است به اینکه ˈثبات کشورهای عراق و افغانستانˈ همان قدر که برای امریکا حائز اهمیت است برای ایران هم ارزشمند است. ایران که در مجاورت این دو کشور قرار دارد، توانایی اش برای تاثیر گذاری بر دو کشور ضعیف یا قوی، بسیار بیشتر از امریکاستˈ.
موسوی زاده توضیح می دهد: ˈامروز در ایران چالشی میان طرفداران دو عقیده سیاسی مطرح است: افرادی که خواهان آنند که ایران به عنوان یک کشور، فقط منافع ملی اش را مدنظر قرار دهد و در این مسیر حرکت کند و افرادی که ایران را یک کشور همیشه انقلابی می خواهند که با آمریکا و هم پیمانانش چالشی جاودانه داردˈ.
محور عمده مشکلات در ژنو هم به سیاست خارجی ایران باز می گردد.
یک معامله سودمند برای هر دو طرف می توانست راه را برای همکاری در سایر جبهه ها هم بگشاید.
نگارنده مطلب ادامه می دهد: و اما مشکل دیگری که در این میان رخ می نماید، خاورمیانه و تحولات پرشتاب آن است.
هیچ عاملی بیش از درگیری فرقه ای میان شیعه و سنی، آینده خاورمیانه را تهدید نمی کند.
همین اهرم، حربه ای قوی به دست ˈبشار اسدˈ در سوریه، ˈحزب اللهˈ در لبنان و رهبران عرب داده است تا با متمرکز شدن بر آن، همه ذهن مردم و پیروان خود را از مسائل و مشکلات بنیادین نظیر کندی رشد اقتصادی، بیکاری، فساد و نامشروعیت سیاسی منحرف سازند.
افزایش منازعه میان شیعه و سنی درمنطقه مانع از آن شده که ایران به نحو شایسته از ذخایر سرشار نفت و گاز خود بهره ببرد، منابعی که به راحتی می توانست هژمونی اعراب را در تولید نفت به چالش بکشاند.
در مقابل، منافع ملی آمریکا در سرکوب کردن این احساسات فرقه گرایانه نهفته است نه اینکه آمریکا بیاید و جانب یکی از طرفین منازعه را بگیرد.
عاملی که تاکنون مانع از آن شده است آمریکا سودمندانه برای سرکوب کردن این احساسات، وارد کارزار جنگ شیعه و سنی شود، جنگ سرد ایران و امریکا بوده است.
اگر قرار نیست ما از گفت وگوها به دستاورد دلخواه نرسیم، بهتر است اصلاˈ وارد گفت وگو نشویم.
توجه داشته باشیم منزوی ساختن ایران دیگر مانند گذشته کار ساده ای نیست. چین، روسیه، هند و ژاپن، در ایران منافعی را دنبال می کنند که مغایر با منافع ماست.
ˈسجادپورˈ در این باب می گوید: ˈکنگره امکان دارد اهرم تحریمها را تا قله آن به اوج ببرد، اما متوجه باشد کشورهایی نظیر چین، هرگز به خاطر خوشامد کنگره حاضر نخواهند بود کاملا از منافع تجاری و استراتژیکشان با ایران چشم پوشی کنندˈ.
این حقایق غیرقابل انکار، اهمیت لزوم معامله با ایران را تائید می کند؛ معامله ای که توانمندی هسته ای ایران را خنثی سازد و محک بزند آیا امکان اعمال محدودیتهای بیشتر هم وجود دارد یا خیر. اینها همه در راستای منافع بنیادین امریکاست.
موسوی زاده هم در این باب معتقد است: ˈآشتی با ایران، این مزیت را برای آمریکا دارد که به طور ملموس سیاست خارجی آینده خود را ضمن حفظ منافع، متوازن سازد و همزمان در داخل نیز ساختاری نو برای سیاستهایش تدوین نمایدˈ.
وی می افزاید: ˈافرادی در خاورمیانه هستند که ترجیح می دهند منطقه همواره درگیر جنگهایی با انگیزه های قبیله ای و فرقه ای و انگیزه های عدیده پشت پرده باشد و آن را هدایت هم می کنند اما همین جنگهاست که مانع اصلی رشد و پویایی این جوامع به سمت جوامعی باز، منسجم و کثرت گرا شده استˈ.
وی می افزاید: ˈاین جنگها، مشکل خود منطقه است و این جنگ، نمی تواند جنگ آمریکا باشد و ربطی هم ندارد که آمریکا در داخل و خارج چگونه استˈ.